امروز :شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۲۱۴۳

اگه سی سال پیش پرسیده بودی

از هر آستینم برایت

چند تعریف آماده و کامل

که مو لای درزش نرود

بیرون می کشیدم

 

در این سن و سال اما

فقط می توانم دستت را

که هنوز بوی سیب می دهد بگیرم

و بازگردانمت به صبح آفرینش

 

از پروردگار بخواهم

به جای خاک و گِل

و دنده ی گمشده ی من

این بار قلم مو به دست بگیرد

و تو را به شکل آب بکشد

رها از زندان پوست

و داربست استخوان هایت

و مرا

به شکل یک ماهی خونگرم

که بی تو بودنش مصادف

با هلاکت بی برو برگرد.

 

 

 

از : عباس صفاری

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی