امروز :جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

۱۳۸۲

 

[این شعر چیزی کوچک و خاکستری دارد]

توی اتاق ِ خواب ِ بچّه یک پری دارد↓
با دست های خونی اش این چیز کوچک را…

[این بچّه غیر از گریه راه دیگری دارد؟]


پشت همین دیوارها بی فکر خوابیده
در خواب های مخفی اش نامادری دارد↓
انگشت های خونی اش را تند می شوید

[لطفا بگو این چاردیواری دری دارد؟]

نه! هیچ راهی، ارتباطی نیست با بیرون
شب حالت ِ گیج و تهوّع آوری دارد
دارد تلو… دارد تلو… لو/ می دهد خود را
با دست های خیس ِ خونش یک پری دارد…

نامادری در خواب هایش گریه سرداده
حتما برای خود دلیل بهتری دارد

 

[این شعر مغز بچّه ای بوده ست که شاید
یک جفت چشم کوچک و خاکستری دارد]

 

 

از : فاطمه اختصاری

 

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی