امروز :شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

 

دموکراسی این نیست

که مرد نظرش را درباره‌ی سیاست

بگوید،

و کسی هم به او اعتراض نکند

دموکراسی این است که

زن نظرش را درباره‌ی عشق بگوید

و کسی هم او را نکشد!

 

 

 

از : سعاد الصباح

ترجمه از : وحید امیری

 

 

 

طنین کم‌سویِ

سایه‌های آبی شب

بر دیوار سپیـد،

سال پاییزی بی‌هیچ آوایی

خمیده می‌شود

 

ساعت‌های دلتنگیِ بی‌پایان

انگار من از برای تو

مرگ را می‌چشیدم

از جانب ستاره‌ها

بادی برفی از میان گیسوان تو

می‌وزیـد

 

دهان سرخ تو

ترانه‌های تاریک را در من

می‌خواند

کلبه‌ی ساکت کودکی‌هامان

و قصه‌های فراموش

 

انگار من آن جانور آرامم

که در موج بلورینِ

چشمه‌ای خنک

خانه کرده‌است

و بنفشه‌ها گرداگردمان می‌روییدند.

 

 

 

از : جورج تراکل

ترجمه از : مهدی تدین

 

 

 

افسانه‌های هیمالایایی می‌گویند
پرندگان سفید زیبایی هستند
که همیشه در پرواز زندگی می‌کنند
آن‌ها در هوا زاده می‌شوند.
باید پرواز را
پیش از آن‌که سقوط کنند
یاد بگیرند
شاید تو نیز این‌گونه به دنیا آمده‌ای
که زمین زیرپایت مدام خالی می‌شود
شاید جاذبه‌ی زمین
علیه تو اقامه‌ی دعوی می‌کند
و احساس می‌کنی
کسی دیگر هستی.

برای کسی که در دل سقوط زندگی می‌کند
در آسمانی که زیر آسمان همگان است.

 

 

از : جنیفر سویینی

ترجمه‌ از : محسن عمادی

 

 

 

آخرین حیرت زمانی ست

که دیگر پی می بری

چیزی تو را به حیرت وا  نمی دارد…

 

از : ریچارد براتیگان

ترجمه از : احمد پوری

 

روزی می آید

ناگهان روزی می آید

که سنگینی رد پاهایم را

در درونت حس می کنی

رد پاهایی که دور می شوند

و این سنگینی

از هر چیزی طاقت فرساتر خواهد بود…

 

 

از : ناظم حکمت

ترجمه از : رسول یونان

 

 

اگر من و او در مسافر خانه ای قدیمی و کهن

همدیگر را می دیدیم،

می نشستیم و به چند پیمانه

لبی تر می کردیم!

اما آراسته چون سربازی پیاده،

و چهره در چهره هم خیره،

به او شلیک کردم، همان گونه که او به من،

و در جا کشتمش.

من او را با گلوله ای کشتم،چرا که

چرا که دشمن من بود،

فقط همین: او دشمن راه من بود،

به اندازه ی کافی واضح است، اگرچه

شاید، بی درنگ انگاشته بود که

در ارتش ثبت نام کند درست مانند من

چون بیکار بود و لوازم کارش را فروخته بود

دلیل دیگری وجود نداشت.

آری؛ جنگ چیز عجیب و غریبی ست!

تو کسی را به گلوله میزنی

که اگر در کافه ای میدیدی اش، مهمانش می کردی،

و یا به نیم سکه ای کمکش.

 

 

 

از : تاماس هاردی

ترجمه از : مینا جلالی فراهانی

 

ادامه مطلب
+

 

ای کاش این‌جا بودی، نازنین
ای کاش، این‌جا بودی.
نشسته‌بودی روی مبل و
من کنارت،
می‌شد دستمال، مال تو باشد و
اشک، مال من و صورت خیس.
بله، ممکن بود،
حتما جور دیگری هم می‌شد.

ای کاش این‌جا بودی، نازنین
ای کاش این‌جا بودی.
توی ماشین من بودیم و
دنده را تو عوض می کردی
خودمان را یک جای دیگر پیدا می‌کردیم
در ساحلی ناشناخته.
یا این‌که می‌شد
جایی که هستیم را تعمیر کنیم.

ای کاش این‌جا بودی، نازنین
ای کاش این‌جا بودی.
ای کاش نجوم بلد نبودم و
نمی‌دانستم ستاره‌ها کی ظاهر می‌شوند
کی ماه، سطح آب را لمس می کند
آن آه کشیدن و غلت خوردن را وقت چرت زدنش.
ای کاش هنوز یک ربع بیش‌تر نبود
که شماره‌ات را گرفته‌بودم.

ای کاش این‌جا بودی، نازنین
در این نیم‌کره
مثل من که توی هشتی نشسته‌ام
آبجو‌ام را مزمزه می‌کنم.
غروب است، آفتاب سرجایش می‌نشیند.
پسرها داد و قال می‌کنند، مرغان دریایی شیون می‌کشند،
فراموشی چه امتیازی دارد
وقتی مرگ به دنبالش می‌آید؟

 

 

از : جوزف برادسکی

ترجمه از : محسن عمادی

 

 

 

مرگ همان ارزشی را دارد

که زندگی….

وقتی که به درد هیچ چیز نمی خوریم

مرگ می آید

و ما را برمی دارد

و می رود.

 

 

از : میلان تئودور

ترجمه از : انوشیروان سرحدی

 

 

 

کودک خرد!

تو را می‌بینم

که تنها

برسراشیبی تپه‌ای

می‌خرامی و آواز می‌خوانی

وآن هنگام که خسته می‌شوی

تکه سنگ کوچکی را

برمی‌داری و آنرا

به درون دره پرتاب می‌کنی!

 

کودک خرد!

شاید کسی تورابرداشته است و تنها برای تفریح!

(بی هیچ عشقی ویا نفرتی)

چونان تکه سنگی کوچک

به درون دنیا

پرتاب کرده است ….

 

 

از : بیان ژیلین ( Bian Zhilin )

ترجمه از : آرش توکلی

 

 

 

غیبت تو

از مرگ من می گذرد

در این بازی

هیچ رمزی

هیچ جانشینی وجود ندارد

 

چاقو به هدف اصابت کرده است

 

 

از : فرانسس هاروویتز

ترجمه از : انوشیروان سرحدی

 

 

 

در اطراف

چیزی نیست.

 

این را که رویش خط کشیده ام

چیزی نیست.

 

بجایش بر روی زندگی

ضربدر× می زنم.

 

 

از : لاسه سودربرگ ( Lasse Söderberg )

ترجمه از : سهراب رحیمی

 

 

با آن کس که دوست می داریم،

ازسخن گفتن بازمانده ایم ….

اما این سکوت نیست !

 

 

از : رنه شار

ترجمه : محسن قادری

خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی