سنگین تر از گوش هایش
مدال های بر سینه اش بود
ژنرال پیری که یادش نمی آمد
سال ها برای کدام جناح جنگیده است
دیروز عصر، مرگ از پشت سر صدایش کرد
رفت، مقابلش ایستاد
و مدال ها کلاه از سر مرگ برداشتند
مرگ خم شد
دست پیرمرد را بوسید
و باهم از کادر خارج شدند…
از : لیلا کردبچه