گرفتم اینکه معادیست با حساب و کتابی
مرا که خود عددی نیستم چه عرض حسابی
بگو هنوز گرفتار درک هستی خویش است
اگر که بود در آن بلبشو حضور و غیابی
در آن مقال که نام آوران به جوش و خروشند
که یاد میکند از مست رند خانه خرابی
به یاد من به در آی از لباس و سیر شنا کن
چو در بهشت رسیدی کنار جوی شرابی
تو جوش عاقبت ما مزن که در صف محشر
کسی سوالی اگر کرد میدهیم جوابی
شراب، خالص و ساقی به رقص و باغ پر از گل
کسی که بر سر آب است کی رود به سرابی؟!
از : حسین جنتی