امروز :شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۲۰۸۹

پرده ی یک)

به ظرف های نشسته، لباسهای کثیف

به چند تا غزل نیمه کاره داخل کیف

 

صدای لطفا من را دوباره ترک نکن

صدای گریه زن پشت گوشی تلفن…

 

به یک طناب، به یک تیغ، یک تپانچه ی پُر

به یک دهان پر از قرص، یک گرم سیانور!

 

جویدن همه ی قرص های توی کشو

به پرت کردن خود توی تونل مترو

 

به چشمهات در آیینه … دستها و سرت

به اشتباه غم انگیز مادر و پدرت

 

به آرزوهای بی نشان دود شده

به این جنازه ی بی صاحب کبود شده

 

خراش ناخن یک هفته مانده روی تنت

به عطر وحشی جا مانده روی پیرهنت

 

به دوستت دارم های خیس و تکراری

به عمر دود شده توی زیر سیگاری

 

مچاله در دهن زندگی اسیر شدن

در انتظار خبرهای خوب پیر شدن

 

کمی به آدمها، توی لیست فکر بکن!

کمی به عشق، به عشقی که نیست فکر بکن…

 

پرده ی دو)

به زندگی کردن زیر بالهای کلاغ

به طعم وحشت و سرما، بوی استفراغ

 

به آرزوهای تشنه ی سراب شده

به صد هزار پلِ پشت سر خراب شده

 

به بوی مردن سیگار، بوی ماهی تن

به مرگ یک زن در چشم های تلویزیون!

 

هراس غرق شدن در گلوی آکواریوم

به عینک خاکی روی بسته ی والیوم

 

به سرنوشت نسل پدر دچار شدن

شبیه از نفس افتاده ی گدار شدن

 

به تکه پاره ی روحت، به زخم های تنت

به موش هضم شده روی نقشه ی وطنت

 

به تانکها که به امید جنگ آمده اند

به سایه هایی که با تفنگ آمده اند

 

به اینکه حوصله ی انتظار سر رفته

به اینکه خون نسل پدر هدر رفته

 

قمارهای پی در پی ای که باخته ایم

به زندگی کردن در شبی که ساخته ایم

 

به ترس مرگ ــ که در مغز استخوانت بود ــ

به مردنی ــ که نصیب برادرانت بود ــ

 

که قسمت ما این چرخض دوباره شده

که آخرین فصل کتاب پاره شده

 

برای افتادن از زمین بلند شدیم

مسافران ِ به مقصد نمی رسند شدیم …

 

به این که خندیدن پاک یادمان رفته

به این که حرمت این خاک یادمان رفته

 

که بره بودیم و ذره ذره گرگ شدیم

که یک توهم تکراری بزرگ شدیم

 

که بره گرگ شد و دست و پای خود را خورد

گرسنه تر شد و فرزندهای خود را خورد

 

که دل به ماندن یک تخت باژگون دادیم

که گول خوردیم و نسل نسل خون دادیم

 

که کوچه های پسر داده را زیاد کنیم

به حسن نیت دیوار اعتماد کنیم

 

که برگ آخر یک قصه ی جدید شدیم

بدون صرف شدن، ماضی بعید شدیم

 

به چیزهای مهم توی لیست فکر بکن

به چیزهای مهمی که نیست فکر بکن

 

 

 

از : حامد ابراهیم پور

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی