امروز :یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

۱۹۰۳

باز هیچ‌وقت خودش را مقصر نمی‌داند.

پلنگ نمی‌داند وجدان یعنی چه.

وقتی ماهی گوشت‌خوار به طعمه‌اش حمله می‌کند،

اصلاً احساس شرم نمی‌کند.

مار کاملاً به خودش مطمئن است.

 

شغال

پشیمانی را نمی‌فهمد.

شیرها و شپش‌ها

در مسیرشان دچار شک و دودلی نمی‌شوند؛

چرا باید بشوند، وقتی می‌دانند کارشان درست است؟

 

اگرچه قلب نهنگ قاتل، صد کیلو وزن دارد،

اما قسمت‌های دیگرش سبُک است.

 

در سومین سیاره‌ی خورشید،

در میان این همه رفتار وحشیانه،

هیچ چیزی حیوانی‌تر از

داشتن یک وجدان آسوده نیست.

 

 

از : ویسواوا شیمبورسکا

ترجمه : ملیحه بهارلو

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی