امروز :یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۱۹۲۸

و فکرِ باد به افتادنِ کلاه رسید

خبر شبانه وزید و به گوشِ ماه رسید

 

و ماه داس شد و باد را دِرو نشده

بغل گرفت و فرود آمد و به راه رسید

 

و راه در پِیِ پاهایِ مردِ سرگردان

به کفش‌هایِ ترک‌خورده‌ای سیاه رسید

 

و از سیاهیِ آن کفش، بخت‌ها برگشت

و روزهایِ سراسیمه‌یِ تباه رسید

 

تباه شد همه‌یِ آسمان و از آن اوج

فرو کشیده شد انسان، به قعرِ چاه رسید

 

و چاه هم فوران کرد ناله‌هایش را

و خشک شد لبش و خنده‌اش به آه رسید

 

و آه آتش شد بینِ خشک و تَر افتاد

به آدم از همه جا خیرِ هرِ گناه رسید

 

گناه، عشق شد و عشق از گناه بَری

و حلِّ مسأله‌ها هم به اشتباه رسید

 

به اشتباه تو این باد در سرم افتاد …

 

 

 

از : مجید معارف وند

 

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی