تبلیغات:
امروز :شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیروز خواهرم را دزدیدند
امروز خانه ام را ویران کردند
فردا آواره می شوم
«امشب تو را دارم»
کنار تکه های خانه ام
مین عکس های خانوادگی
میان مدادهای رنگی
نه می توانم نقاشی بکشم
نه سیگار بکشم
نه به چشم های مادر نگاه کنم
حتی اگر مرا به سلول انفرادی بیندازند
عریانم کنند
و سگان مست تکه تکه ام را بجوند
«امشب تو را دارم»
و هیچ کس نمی تواند
مرا از داشتن این جمله محروم کند
حتی اگر دو شبانه روز گرسنه باشم.
از : الیاس علوی
برچسب ها : الیاس علویشعر افغانستان
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه
- محبوبترين
- اتفاقی
- نظرات
-
۱۷۷۹
روز میلاد من است آمدهام دست کشم به سر ...10978 بازدید - ۲ ديدگاه - ۱۸۷۶
آنقدر غرق شد درون خودش، ساعت انتظار یادش ...10173 بازدید - ۳ ديدگاه - کانون ادبی زمستان
کانون ادبی زمستان تقدیم می کند: جلسه نقد و ...8500 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۷۶۳
چه استراحت خوبی است در جوار خودم خودم برای ...8175 بازدید - ۱۲ ديدگاه
کانون ادبی زمستان- ۱۴۳۳
چشمــــمان بود به آییـــنه و آییـــنه شکست گفته بودند ...902 بازدید - بدون ديدگاه - ۰۱۷
آن لحظه که دستهای جوانم در روشنائی روز گـُل بارانِ سلام ...1074 بازدید - بدون ديدگاه - ۷۶۸
آهسته شب از کنار دیوار گذشت آهسته که انگار ...809 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۵۵۲
روزه دارم من و افطارم از آن لعل ...1041 بازدید - بدون ديدگاه
تبليغات
