امروز :شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۴۸۴

 

دختر گیس بلند بور ، راه خونه ات کدوم وره ؟

گول نخوری عزیز من ، اینجا پر از جادوگره !

تو شهر کوچه ها اون ، قانون جنگل حاکمه

وحشت و ترس و دلهره اینجا یه اصل حاکمه

 

آسه برو ، آسه بیا ، شهر ما شهر هـِـرته

آشتی گرگ و گله ، قصه ی چرت و پرته

 

دختر گیس بلند بود ، راه خونه ات کدوم وره ؟

تو این مسیر خط خطی ، گم شدن حرف آخره

سادگیاتو دور بریز ، زرنگی پیشه کن عزیز

تو حسرت عشق و وفا ، اشکای بیخودی نریز !

 

آسه برو ، آسه بیا ، شهر ما شهر هـِـرته

آشتی گرگ و گله ، قصه ی چرت و پرته

 

دختر گیس بلند بور ، راه خونه ات کدوم وره ؟

خونه ی جادوگر بد ، نه در داره نه پنجره !

دنبال خورشید نباشی ، اینجا همیشه ابریه

آخر خط سرنوشت ، مثل هوای شرجیه !

 

آسه برو ، آسه بیا ، شهر ما شهر هـِـرته

آشتی گرگ و گله ، قصه ی چرت و پرته

 

دختر گیس بلند بور ، راه خونه ات کدوم وره ؟

شب داره از راه می رسه ، اینجا نمونی بهتره

فکر نکنی که شب بشه ، روشنه چلچراغمون

ما همه امون تو نوبتیم ، گرگه بیاد سراغمون !

 

آسه برو ، آسه بیا ، شهر ما شهر هـِـرته

آشتی گرگ و گله ، قصه ی چرت و پرته ….

 

 

از : مهدی اکبری

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی