امروز :یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

 

آنقدر غم هایمان زیاد بود که

نه من نه کنج دیوار

هیچ یک طاقت نیاوردیم ….

خراب شدیم روی هم !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

عاشقت شده ام

در آنسوی قوانین تن !

آنجا که لذت آغوش رنگ می بازد

و انسان تن نما محو می شود !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

تو رفتی

انگار که من از اولش نبودم !

من ولی می مانم

انگار که تو تا آخرش هستی !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

از بهار

بی گل

بی گلاب

بی تو

بیزارم !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

وقتی که یاد نگاه گرمت

قلبم را قطره قطره آب می کند

کجایی که اشکهایم را ببینی ؟!

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

بوسیدن تو برای من

تلخ ترین بوسه ی جهان است

وقتی که نیستی و

قاب عکس یادگاریت با من حرف نمی زند !

 

 

از :  م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

این همه سرد که نگاهم می کنی

 

احساس می کنم زمستان شده است

 

اینقدر که یخ می بندد وجودم و

 

بعد خــُــرد می شود !

 

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

در غروب ِ خیس

قطره قطره از نگاه من

می چکی چرا … ؟

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

حالا که رفته ای

دیگر برنگرد !

چرا که این مرد ِ عاشق

دیگر مرد شده است

دل به کسی نمی بندد !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

خوابم می آید

خوابم می رود

و من مات نگاهش می کنم !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

دردناک است …

تو سکوت می کنی و

من صدایت را تجسم می کنم !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

رُخ به رُخ که شدیم

من مات شدم !

و تو چون پادشاهی که

از اینگونه فتح ها را زیاد دیده است

بی اهمیت ، رد شدی ….

ــ رفتی و من مات ماندم ! ــ

 

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی