آفتاب را به تو نمی دهم
تا خرده خرده بشکافی اش، واز آن هزار ستاره بسازی
ماه را به تو نمی دهم
تا به خاطر کوه نور، دریای مروارید را انکار کنی
ستاره ها را به تو نمی دهم
تا بگویی خوشا شب های بی مهتاب
آسمان را به تو می دهم
تا ندانی که چه باید کرد
از : یدالله امینی
این پخش که می کنی عطرت
همین پخش که می کنی
آن نمی دانم نامش
میان همه خیابان های شهر
پخش که می کنی عطرت…
از : محسن نامجو
فراموشی می آید…مثل همین پائیز
با ابرهای سهمگینش
دیروز برگ خشکی دیدم
که نمی دانست
از کدام شاخه جدا شده…
از : فرهاد حسن زاده
عسل خاتون من، صبر من و ما رو بلد نیست
ستاره چین من، انکار فردا رو بلد نیست
اگه عاشق بشه، بارونی همیشه خوابش
سر گریه داره ناز نگاهش
عسل خاتون، دلت هم گریه کم داره غریبم
منم، از لحظه های عاشقانه بی نصیبم
عزیز آشنا پرکن منو، با هق هقت باز
بیا با هم بمونیم تا ابد شهزاده ناز
عسل بانو دیگه گریه نداره ماتم تو
خریداری نداره، اون نگاه حاتم تو
عسل خاتون من، صبر من و ما رو بلد نیست
ستاره چین من، انکار فردا رو بلد نیست
اگه عاشق بشه، بارونی همیشه خوابش
سر گریه داره ناز نگاهش …
از : آزیتا قاسمی
یه شب این سمتُ می بندن، یه شب اون سمتُ می بندن
یه عمر این کوچه رو هر شب، به اسم گاز می کندن
تمام بار تاریکی، رو دوش اولین تیره
هنوزم هر شب این کوچه، از “همت” برق میگیره
زدن تو شاهرگ اصلیش، داریم می ریم زیر آب
دوباره صبح خشک می شیم، بازم معرفت آفتاب
می گن این کوچه تو طرحه، واسه مسجد، واسه ترحیم
من از روزی که یادم هست، درست هر سال تو طرحیم
یه شب این طرح رد میشه، یه شب مسجد یه سد میشه
یه روز از رو دل ِ کوچه، یه کامیون خشت رد میشه
میگن این کوچه قبل از جنگ، تو یک طرح بلند افتاد
میگن باید یه پل می شد، میون قصر و سعد آباد
تمام کوچه رو کندن، از اینجا تا تو کردستان
درست هشت سال بعد از جنگ، همین پل شد، پل چمران
یه شب این سمتُ می بندن، یه شب اون سمتُ می بندن
یه عمر این کوچه رو هر شب، برای نفت می کندن …
از : روزبه بمانی
ابر برای خودش شکل درست می کند
من فکر می کنم شبیه توست
تو فکر می کنی شبیه من است
ولی ابر برای خودش شکل درست می کند !
از : سید رضا سیدحسینی
من یک فرشته ی معمولی احتیاج دارم
یک فرشته ی معمولی تمام وقت
که بال نداشته باشد !
و تا قیامت روی شانه ی راستم بنشیند !
از : میترا گراف
دست خودشان نیست
به شرط چاقو به دنیا آمده اند !
تا پیراهنت را سیاه نبینند
باور نمی کنند چیزی از دست داده باشی !
از : بهزاد زرین پور
سطر اول : او می آید !
سطر دوم : او می رود !
دو سطر بیشتر نیست
بیهوده آنرا هزار و یک شب می کنیم ….
از : مینو نصرت