امروز :دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۰۱۵

 

به ساعت نگاه می کنم :

حدود سه ی نصفه شب است !

چشم می بندم تا مباد که چشمانت را از یاد بُرده باشم

و طبق عادت کنار پنجره می روم !

سوسوی چند چراغ مهربان

و سایه های کش دار شب گردان ِ خمیده

و خاکستری گسترده بر حاشیه ها

و صدای هیجان انگیز چند سگ

و بانگ ِ آسمانی ِ چند خروس !

 

از شوق به هوا می پرم چون کودکی ام

و خوش حال که هنوز

معمّای سبز ِ رودخانه از دور

برایم حل نشده است !

آری ! از شوق به هوا می پرم

و خوب می دانم

سال هاست که مـُـرده ام !

 

 

از : حسین پناهی

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی