امروز :یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۲۲۲۳

 

من اندوهگین را قصد جان کردی ، نکو کردی

رقیبان را به قتلم شادمان کردی ، نکو کردی

 

به کنج کلبهٔ ویران غم نومیدم افکندی

مرا با جغد محنت همزبان کردی ، نکو کردی

 

ز کوی خویشتن راندی مرا از سنگ محرومی

ز دستت آنچه می‌آمد چنان کردی ، نکو کردی

 

شدی از مهربانی دوست با اغیار و بد با من

مرا آخر به کام دشمنان کردی ، نکو کردی

 

چو وحشی رانده‌ای از کوی خویشم آفرین برتو

من سرگشته را بی‌خان و مان کردی، نکو کردی

 

 

از : وحشی بافقی

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی