تبلیغات:
امروز :سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
روز بخیر
من نامم دیوار است
بر خیابانی عمومی بنا گشته‌ام
به طویلی بیزاری طولانیم و
به بلندای خشم نیز، بلند
هرآنچه شعار است آویزان تن من است
هرآنچه پوستر است،
بر تن من نقش می بندد
اما چه سود؛
از صد شعار،
شعاری نیست آموزه‌ای یادم دهد
از صد پوستر،
پوستری نیست دلخوشم کند
همین دیروز بود؛
از فرق سر تا کف پا،
شعاری آویزان من کردند
آنگاه که خواندمش
سراپا شرمنده گشتم
من دیوار سرزمینی باشم،
دروغی چنین بزرگ آویزانم شود
از : شیرکو بیکس
برچسب ها : شاعر کردشیرکو بیکس
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه
- محبوبترين
- اتفاقی
- نظرات
-
۱۷۷۹
روز میلاد من است آمدهام دست کشم به سر ...10984 بازدید - ۲ ديدگاه - ۱۸۷۶
آنقدر غرق شد درون خودش، ساعت انتظار یادش ...10179 بازدید - ۳ ديدگاه - کانون ادبی زمستان
کانون ادبی زمستان تقدیم می کند: جلسه نقد و ...8527 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۷۶۳
چه استراحت خوبی است در جوار خودم خودم برای ...8184 بازدید - ۱۲ ديدگاه
کانون ادبی زمستان- ۲۲۳۳
ای صوفی سرگردان، در بند نکونامی تا درد نیاشامی، ...17 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۹۲۵
این یک حدیثِ معتبر از مرگ است: هر کس ...602 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۷۷۸
خوب من! اضطراب کافی نیست جسدم را برایت آوردم هی ...4806 بازدید - ۳ ديدگاه - ۷۸۴
باید برگردم زیر بالشی شاید ته جیب پیراهنی باید خوب بگردم پشت ...723 بازدید - بدون ديدگاه
تبليغات
