امروز :یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

۱۴۴۶

 

بهار رفته، خدا رفته، عشق من رفته

چقدر گریه کنم؟ آه!  واقعاً رفته

وباز عقربه ها مثل پتک می کوبند

تمام ثانیه های شما به زن رفته

خداکند نرسم پس بخواب ساعتِ شوم

همیشه گریه نمودست تا ترن رفته!

و دختری که لباس سپید … پوشیده

ومرد تا ابدالدّهر در کفن رفته

وزن که پرچم خود رابه قلّه کوبیده

ومرد خسته، تا آخر لجن رفته

وچشم مرد به یک راه پوچ خیره شده

وزن که هردفعه قبل آمدن رفته!

 

 

از : سیدمهدی موسوی

 

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی