امروز :شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۲۰۶۲

نه خود اندر زمین نظیر تو نیست

که قمر چون رخ منیر تو نیست

 

ندهم دل به قد و قامت سرو

که چو بالای دلپذیر تو نیست

 

در همه شهر ای کمان ابرو

کس ندانم که صید تیر تو نیست

 

دل مردم دگر کسی نبرد

که دلی نیست کان اسیر تو نیست

 

گر بگیری نظیر من چه کنم

که مرا در جهان نظیر تو نیست

 

ظاهر آنست کان دل چو حدید

درخور صدر چون حریر تو نیست

 

همه عالم به عشقبازی رفت

نام سعدی که در ضمیر تو نیست

 

 

 
از : سعدی علیه الرحمه

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی