چنان جهان آرام است
که گر بلند شود یک مرد،
و نعره بر زند از خشم بر سکوت جهان،
کسی ز شهر به سویش دعا نمی خواند.
کسی به قلب خود احساس غم نمی یابد.
ولی،
شهاب ثاقب خشمی ز شهر بگریزد
و پاره هاش به افلاک دور آویزد.
چنان جهان آرام است
که گر بلند شود یک زن،
برهنه گردد و پسـ*ـتانها به کف گیرد.
و نعره بر زند از عشق بر سکوت جهان،
کسی ز شهر به سویش دعا نمی خواند
کسی به قلب خود احساس غم نمی یابد.
ولی،
شهاب ثاقب عشقی ز شهر بگریزد
و پاره هاش به افلاک ِ دور آویزد.
چنان جهان همه آرام است…
از: رضا براهنی