امروز :جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۶۹۱

 

دلم شور میزد .

همیشه.

می ترسیدم این بلور نازک

این بلور شفاف

در خواب

 بازیگوشی

از دستم بلغزد

  گم شود

دلم همیشه شور ترا می زد

می ترسیدم که گم شوی

و راه خانه را ندانی

و راه بازگشت به مرا ندانی

می ترسیدم

نکند یک عمر بی تو بگذرد

بدون گامهایت

خنده هایت

واژه هایت

گرمایت

 

 

از : آنیتا گلزار

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی