ای یار ِ
جفا کردهی
پیوند بریده،
این بود وفاداری و عهد تو ندیده؟
در کوی تو معروفم
از روی تو محروم
گرگ ِ دهن آلودهی یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم
همه شهر
بگفتند
افسانهی مجنون ِ به لیلی نرسیده
در خواب
گـَزیده
لب ِ شیرین ِ گل اندام
از خواب
نباشد
مگر انگشت ِ گزیده
بس در طلبت کوشش ِ بیفایده کردیم
چون طفل دوان
در پی گنجشک ِ پریده
مرغ ِ
دل ِ
صاحبنظران
صید
نکردی
الا به کمان مهرهی ابروی ِ خمیده
میلات به چه ماند؟
به خرامیدن ِ طاووس
غمزت؟
به نگه کردن آهوی ِ رمیده!
گر پای به در مینهم از نقطهی شیراز
ره نیست
تو پیرامن ِ من حلقه کشیده
با دست ِ بلورین ِ تو پنجه نتوان کرد
رفتیم
دعا گفته
و
دشنام شنیده
روی تو مبیناد دگر دیدهی سعدی
گر دیده به کس باز کند
روی ِ تو دیده
از : سعدی علیه الرحمه
پ . ن :
ـــ بسیار آرام و با همین تقطیع بخوانید، لطفا!
این شعر و تقطیع شما عاالی بود. سپاس
ممنونم