تبلیغات:
امروز :پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
ناودانها شر شر باران بی صبری است
آسمان بی حوصله ، حجم هوا ابری است
کفشهایی منتظر در چارچوب در
کوله باری مختصر لبریز بی صبری است
پشت شیشه می تپد پیشانی یک مرد
در تب دردی که مثل زندگی جبری است
و سرانگشتی به روی شیشه های مات
بار دیگر می نویسد : ” خانه ام ابری است
از : قیصر امین پور
برچسب ها : قیصر امین پور
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه
- محبوبترين
- اتفاقی
- نظرات
-
۱۷۷۹
روز میلاد من است آمدهام دست کشم به سر ...10969 بازدید - ۲ ديدگاه - ۱۸۷۶
آنقدر غرق شد درون خودش، ساعت انتظار یادش ...10169 بازدید - ۳ ديدگاه - کانون ادبی زمستان
کانون ادبی زمستان تقدیم می کند: جلسه نقد و ...8484 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۷۶۳
چه استراحت خوبی است در جوار خودم خودم برای ...8168 بازدید - ۱۲ ديدگاه
۱۷۷۹
کانون ادبی زمستان- ۹۰۹
می دویم فریاد می زنیم می ایستیم فرار می کنیم می خندیم اشک ...748 بازدید - بدون ديدگاه - ۷۲۸
بهار و این همه دلتنگی ؟! نه ، شاید فرشته ای فصل ...1924 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۹۰۰
نفس در سینهام زنگیست، بر بام بلند هول ...478 بازدید - بدون ديدگاه - ۰۹۷
صدای قلب نیست صدای پای توست که شب ها در ...1376 بازدید - بدون ديدگاه
تبليغات
