امروز :جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۸۳۲

با من نشستن

بد نیست

گل می‌گویم

گل می­شنوی

با من

ابر، باران می­شود

شب، فلق

بن­بست

راه می‌شود

خشونت

نرمش

و تو می­­توانی

انبساط سلول‌های فشرده‌ات را

به من بسپاری

شعبده‌باز نیستم

اما

دستمال سیاه

که به من بدهی

کبوتر سفید

تحویلت می‌دهم

 

 

از : ناهید یوسفی

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی