با من نشستن
بد نیست
گل میگویم
گل میشنوی
با من
ابر، باران میشود
شب، فلق
بنبست
راه میشود
خشونت
نرمش
و تو میتوانی
انبساط سلولهای فشردهات را
به من بسپاری
شعبدهباز نیستم
اما
دستمال سیاه
که به من بدهی
کبوتر سفید
تحویلت میدهم
از : ناهید یوسفی