تبلیغات:
امروز :شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
تنهایم ــ
فرماندهی که لشگر خود را گم کرده است
بر کرانه ی تاریک
تاریک
که بوی شغال می دهد.
از : شمس لنگرودی
برچسب ها : تنهاییشمس لنگرودی
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه
- محبوبترين
- اتفاقی
- نظرات
-
۱۷۷۹
روز میلاد من است آمدهام دست کشم به سر ...10976 بازدید - ۲ ديدگاه - ۱۸۷۶
آنقدر غرق شد درون خودش، ساعت انتظار یادش ...10172 بازدید - ۳ ديدگاه - کانون ادبی زمستان
کانون ادبی زمستان تقدیم می کند: جلسه نقد و ...8493 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۷۶۳
چه استراحت خوبی است در جوار خودم خودم برای ...8173 بازدید - ۱۲ ديدگاه
۱۷۷۹
کانون ادبی زمستان- ۱۸۲۰
هزار و سيصد و .... فرقى نداره! زمان بى ...905 بازدید - بدون ديدگاه - ۲۲۲۳
من اندوهگین را قصد جان کردی ، نکو ...49 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۸۸۴
چه خبر؟ مرگِ عالَمی تنها، خاطرش خُفته، شاهدش سَفَری. جانِ ...1913 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۳۵۴
عاشقت باشم میمیرم یا عاشقت نباشم؟ نمیدانم کجا میبری مرا همراهت ...1010 بازدید - بدون ديدگاه
تبليغات
