امروز :شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۱۱۴۲

 

پشمینه‌پوش

در دره‌های یوش

با آن ردای کهنه به دوش

با لکنتِ زبان

کاهیده جسم و جان

پیوسته در تدارکِ آتش

به کَندوکاو

شب‌هاش در عبادتِ زرتشت‌وار خویش

سرگرمِ کار خویش

می‌کرد نو، قبای کهن را به صد تلاش

ای کاش

بر جای زخم،

زخمِ زبان‌های بی‌شمار

بر آن قلب پاکزاد

دستی به مهر

مرهمی از عشق می‌نهاد!

 

 

از : حمید مصدق

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی