امروز :دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

به پایداریِ اعدام جدّیت دارید

ولی برای تفنّن درخت می‌کارید

 

ندیده‌اید مسیرِ بهشت زهرا را

شما که وقت ندارید؛ شاهِ دربارید!

 

چه بچه‌های قشنگی همیشه گل به بغل

کنار جاده ردیفند تا خریداری…

 

دو دست کوچک‌شان خواهشی‌ست سرد و زمخت

ندیده‌اید شما، بس که اشک می‌بارید!

 

به سوگ «کرب»* و «بلا»یی که کار دستِ شماست

که از همیشه‌ی تاریخ، مردم‌آزارید

 

و بر اساس لغت‌نامه‌ی مؤخّرتان

به رانت‌خواریِ مستضعفان گرفتارید

 

ضمیر جمع، نه از حرمتت، که عمدی بود

شما «تو» است، فقط حجمِ بی‌خودی دارید

 

 

از : مریم جعفری آذرمانی

 

*کرب: اندوه نفس‌گیر

 

 

نرو نرو که جدا از تو ما نمی ماند
بمان بمان که سر از تن جدا نمی ماند

گلایه نیست اگر می زنی به نفرینم
که آه بر تن آیینه، جا نمی ماند

نیازمند توام دشمن وفادارم
بیا که وقت نیاز آشنا نمی ماند

در این کویر، دم از جاودانگی نزنم
نسیم اگر بوزد رد پا نمی ماند

به داستان هوالله دلخوشم، هرچند
که آخرش احدی جز خدا نمی ماند

 

 

از : مریم جعفری آذرمانی

 

 

ادامه مطلب
+

 

دنیا پر از سگ است جهان سر به سر سگی ست

غیر از وفا تمام صفات بشر سگی ست

 

لبخند و نان به سفره ی امشب نمی رسد

پایان ماه آمد و خلق پدر سگی ست

 

از بوی دود و آهن و گِل مست می شود

در سرزمین من عرق کارگر سگی ست

 

جنگ و جنون و زلزله؛ مرگ و گرسنگی

اخبار یک ، سه ، چار، دو ،تهران، خبر سگی ست

 

آهنگ سگ ترانه ی سگ گوشهای سگ

این روزها سلیقه ی اهل هنر سگی ست

 

بار کج نگاه شما بر دلم بس است

باور کنید زندگی باربر سگی ست

 

آدم بیا و از سر خط آفریده شو

دیگر لباس تو به تن هر پدر سگی ست .

 

 

 

از : مریم جعفری آذرمانی

 

 

ادامه مطلب
+

خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی