یک ساعت تمام
بدون اینکه یک کلام حرف بزنم
به روی اش نگاه کردم
فریاد کشید که:
آخر خفه شدم!
چرا حرفی نمی زنی؟
گفتم: نشنیدی؟!… برو!…
از : کارو دِردِریان
- شاعران خارجی, شعر
- ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴
ادامه مطلب
+
یک ساعت تمام
بدون اینکه یک کلام حرف بزنم
به روی اش نگاه کردم
فریاد کشید که:
آخر خفه شدم!
چرا حرفی نمی زنی؟
گفتم: نشنیدی؟!… برو!…
از : کارو دِردِریان