امروز :جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

 

دردی از ما دوا نخواهد شد

تا توی تو شما نخواهد شد

اخم در هم کشیده ام هرگز

به نگاه تو وا نخواهد شد

چه هوسناک بود چشمانت

آن شبی که دوتا نخواهد شد

تن من خسته آسمان خسته

از همین من که ما نخواهد شد

پشت درهای بسته می کوبم

که برآید دعا نخواهد شد

گفته بودی بیا ومن دریاب

تا کجا این بیا نخواهد شد؟

می کشانی مرا به دنبالت

آنچه خواهی بخواه، نخواهد شد.

 

 

از : نجما رزمی

ادامه مطلب
+

خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی