امروز :یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

 

حالا که رفته ای

دیگر برنگرد !

چرا که این مرد ِ عاشق

دیگر مرد شده است

دل به کسی نمی بندد !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

خوابم می آید

خوابم می رود

و من مات نگاهش می کنم !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

دردناک است …

تو سکوت می کنی و

من صدایت را تجسم می کنم !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

رُخ به رُخ که شدیم

من مات شدم !

و تو چون پادشاهی که

از اینگونه فتح ها را زیاد دیده است

بی اهمیت ، رد شدی ….

ــ رفتی و من مات ماندم ! ــ

 

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

لحظه ای غفلت

دل می بری …

نگاه می کنم

نه تو هستی

نه دل !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

روزی بالهایم را خواستی

گفتم ، حتمن می خواهی ماندگارم کنی !

نمی دانستم

با همان ها پر می کشی ….

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

تو رفتی …

من ماندم و

چشمانی بغض آلود ،

دستهایی تا ابد خالی

و دل بیچاره ای جز عاشقت بودن ….

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

من چه دورم از تو

تو چقدر تنهایی …

تو اگر عشق به فردا داری

من اگر غرق در اندوه گذشته مانده

فرقمان چیست که حال

هر دومان تنهاییم ….

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

درخت کوچک باغچه مان

گویی در زمستان

خوابهای شیرینی دیده است ….

بیچاره هی شکوفه می زند !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

اینکه می بینید

آیینه ی تنهایی من است !

آیینه را می شکنم

تنهایی ام صد برابر می شود !

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

برای دوست داشتنت

از من دلیل می خواهند ، نازنین !

چشمانت را قرض می دهی ؟

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

 

حالا که دیگر دیدنت

یک آرزوی محال است

من می مانم و

یک آرزوی محال ….

 

 

از : م . محمدی مهر

 

ادامه مطلب
+

خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی