امروز :یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

 

روزهای بارانی
شاعر پرور است
برف
نویسنده های بزرگ خلق می کند
داستان های پاورقی
محصول روزهای آفتابی
رنگین کمان
مخصوص قصه های کودکان
رعد و برق
کارآگاه ها را وارد نوشته می کند
توفان
فیلسوف می زاید
و روزهای ابری
به پاره کردن
همه آنچه روزهای قبل
نوشته شده
می گذرد .

 
از : مریم مومنی

 

 

ادامه مطلب
+

 

گلوی آدم را

باید گاهی بتراشند

تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود.

دلتنگی هایی که جایشان نه در دل

که در گلوی آدم است

دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند. . .

 

 

از : مریم مومنی

 

 

ادامه مطلب
+

 

شغال آمده

پشت پنجره ی آپارتمان

طبقه ی چهارم

قبل از نیمه شب.

انگور تعارفش می کنیم

کمی گریه می کند

کمی انگور می خورد

و خودش را پرت می کند از ارتفاع

برگ ریز پاییزی

روی آسفالت سرد

یک شغال از شغال های دنیا کم

دهانش

بوی انگور

بوی انگور

 

از : مریم مومنی

ادامه مطلب
+

 

گلوی آدم را

باید

گاهی

بتراشند

تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود.

دلتنگی هایی که جایشان نه در دل

که در گلوی آدم است.

دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند.

 

از : مریم مومنی

ادامه مطلب
+

خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی