امروز :سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد

سارا به سین سفره مان ایمان ندارد

 

بعد از همان تصمیم کبری ابرها هم

یا سیل می بارد و یا باران ندارد
بابا انار و سیب و نان را می نویسد

حتی برای خواندنش دندان ندارد

 

انگار بابا همکلاس اولی هاست

هی می نویسد این ندارد آن ندارد

 

بنویس کی آن مرد در باران می آید

این انتظار خیسمان پایان ندارد
ایمان برادر گوش کن نقطه سر خط

بنویس بابا مثل هرشب نان ندارد

 

 

 

از : غلامعلی شکوهیان

 

ادامه مطلب
+

 

دل خسته ام از این اتاق چند در چند

یک آسمان چند است آقا ؟ بال و پر چند ؟

آقا اجازه ، عید یعنی چه ؟ چه روزی ؟

من از پدر پرسیده ام دیروز ، هرچند ـ

او هم نمی داند حساب روز و شب را

می پرسد از من خواب راحت تا سحر چند؟

تا اینکه سهم هر کسی یک لقمه باشد

اکرم بگو دست پدر تقسیم بر چند ؟

می پرسد از من حاصل عمر خودش را

می گویمش اندوه ما را ضرب در چند … .

 

 

 از : غلامعلی شکوهیان

 

 

ادامه مطلب
+

خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی