امروز :جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

نوزدهمین نشست ماهیانه کانون ادبی تهران

سلسله نشست‌های تخصصی شعر و ترانه

با حضور : علیرضا آذر و مجید سعدآبادی و مریم دلشاد

زمان: یکشنبه دوازدهم اردیبهشت ماه نود و پنج (۹۵/۰۲/۱۲) – ساعت:۱۶:۴۵

مکان: تهران، خیابان یوسف‌آباد، کوچه نوزدهم، بوستان شفق، فرهنگسرای شفق

 

ادامه مطلب
+

هفدمین نشست تخصصی شعر

کانون ادبی گیومه

با اجرای: مجید معارف وند و امید بیگدلی

با حضور: هرمز علیپور، عبدالجبار کاکایی، حامد عسکری، منیره حسینی، رویا ابراهیمی، مجید سعدآبادی و …

زمان: شنبه یازدهم اردیبهشت ماه نود و پنج (۹۵/۰۲/۱۱) – ساعت: ۱۷:۳۰ الی ۲۰:۰۰

مکان: تهران، خیابان میرداماد،پل مدرس، جنب اداره ثبت شرکت ها، خیابان البرز، خیابان تابان شرقی، سرای محله داودیه

 

ادامه مطلب
+

انجمن ترانه مهر

نشست تحلیلی شعر و ترانه

با حضور: مهرداد نصرتی، مجید سعدآبادی، فتانه صانعی و علیرضا بندری

زمان: شنبه بیست و پنجم مهرماه نود و چهار (۹۴/۰۷/۲۵) – ساعت: ۱۷:۴۵ الی ۲۰:۰۰

مکان: تهران، شهرک‌غرب، خیابان ایران‌زمین، روبروی بیمارستان بهمن، فرهنگسرای ابن‌سینا

محفل شعر و ادب “سرو چمان” تقدیم می کند:
جلسه شعرخوانی و نقد شعر
با حضور و شعرخوانی : اسماعیل امینی، صابر قدیمی، حامد عسکری، مجید سعدآبادی، نسیم عرب امیری، جواد زهتاب
با اجرای : سعید بیابانکی و علیرضا لبش
و تکنوازی تار: فرامرز کلانتری
زمان: دوشنبه شش مهر ماه نود و چهار (۹۴/۰۷/۰۶) – ساعت: ۱۷:۰۰
مکان: تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از پارک ساعی، کوچه ساعی یکم، فرهنگسرای سرو

 

نام اتاقم را گذاشته‌ام

«کاخ سعدآبادی»

و بر تمام جهان ِ این اتاق حکم می‌کنم

باور کنید

جن‌ها مرا بر این تخت نشانده‌اند

***

فرمان دادم برگ‌ها بریزند

پاییز قبای نارنجی‌اش را بیاندازد و

از پشت پنجره عبور کند

کاجی فرمان‌بردار نیست

جلاد!

تبرت را بردار و گردنش را بزن

آن‌قدر محکم

که تمام پرنده‌ها

به فصل قبل کوچ کنند!

 

فرمان دادم به زمستان نامه‌ای بنویسند

اگر قرار است بیاید

سربازان برفی‌اش

با لباس اهل ذمه

در حیاط قدم بزنند

و مطیع این مجسمه گچی باشند

***

مجسمه گچی!

تو وزیری

دنیا را برای لحظه‌ای ساکت کن

دوست دارم صدای گذشته‌هایم را بشنوم

صدای التماس‌هایم به اولین پادشاه زن

که می‌رفت و به تمسخر

دامنش را روی زمین می‌کشاند

دست‌هایم را فرستاده‌ام دور گردنش بیاویزند

و اگر برنگشت

آنها هم برنگردند!

***

می‌بینی؟

پادشاهی دلداده و غمگینم

که تنها از پنجره

به تأخیر عبور فصل‌ها خیره شده

به سرهای کاج

که افتاده اند بر زمین

 

جنِ مطرب!

بنواز

تا با لباس محلی پادشاهان

مرزهای بدبختی‌ام را پا بکوبم

محکم‌تر

آن‌قدر که مادرم در ِ کاخ را بکوبد:

«پسرم، دوباره خواب می‌بینی؟»

***

و جن‌ها

مرا از تخت پایین بیاندازند و

فرار کنند !

 

 

از : مجید سعدآبادی

 

 

ادامه مطلب
+

خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی