امروز :پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

عید که آمد

فکری برای آسمان تو خواهم کرد

یادم باشد

روزهای آخر اسفند

دستمال خیسی روی ستاره هایت بکشم

و گلدانی کنار ماهت بگذارم

 

زندگی که همیشه اینجور پیچ و تاب نخواهد داشت

بد نیست گاهی هم دستی به موهایت بکشی

بایستی کنار پنجره

و با درخت و باغچه صحبت کنی

 

پنهان نمی کنم

که پیش از این سطرها

“دوستت دارم” را می خواستم بنویسم

حالا کمی صبر کن

بهار که آمد

فکری برای آسمان تو

و سطرهای پنهانی خودم خواهم کرد …

 

 

 

از : حافظ موسوی

 

 

 

ادامه مطلب
+

 

آرزوهایت بلند بود

دست های من کوتاه

تو نردبان خواسته بودی

من صندلی بودم

با این همه

فراموشم مکن

وقتی بر صندلی فرسوده ات نشسته ای

و به ماه فکر می کنی.

 

 

از : حافظ موسوی

 

 

ادامه مطلب
+

خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی