امروز :جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

گیسوانم موج موج و شانه هایت سنگ سنگ

موج را آغوش ِ سنگ آرام می سازد .. بمان !

 

 

از : مژگان عباسلو

 

 

 

رفیق ِ وحشت من غیر داغ دل نمیباشد
در این غربت سرا خورشید تنها گرد را مانم

 

از : بیدل دهلوی

 

ادامه مطلب
+

 

من  آن  نیم  که  حلال از حرام  نشناسم

شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام

 

از : سعدی

ادامه مطلب
+

 

سیزده را همه عالم به در از شهر کنند

من خود آن  سیزدهم کز همه عالم به درم…

 

 

از : شهریار

 

ادامه مطلب
+

 

غزال اگر به کمند اوفتد ، عجب نبود

عجب فتادن مرد است در کمند غزال ….

 

 

از : سعدی

 

 

ادامه مطلب
+

 

همیشه اول فصل بهار می خندم

به حال و روز خودم زار زار می خندم

 

 

از : محمد ارثی زاد

 

ادامه مطلب
+

 

ما را شکایتی ز تو گر هست، هم به تُست

در پیش دشمنان، نتوان گفت، حال دوست…

 

 

از : سعدی

 

ادامه مطلب
+

 

با صد هزار مردم تنهایی

بی صد هزار مردم تنهایی

 

از : رودکی

ادامه مطلب
+

 

گر وا نمی کنی گره ای خود گره مشو

ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست

 

 

از : صائب تبریزی

 

ادامه مطلب
+

 

روز و شب از دیدن صیاد مستم در قفس

بس که مستم نیست معلومم که هستم در قفس

 

از : واقف هندی

ادامه مطلب
+

 

سنگ هم به حال من گریه گر کند بر جاست

بی تو زنده ام یعنی ، مرگ بی اجل دارم

 

از : بیدل دهلوی

ادامه مطلب
+

 

به یاد تست همه لحظه های هستی من

دل تو کاش که یک لحظه یاد ما می کرد

 

 

از : حمید مظهری

 

 

ادامه مطلب
+

خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی