تنهایی
ذره ذره خودی نشان می دهد
وقتی تو آن قدر کم پیدایی که
سنگینی روزگارم را مورچه ها به کول می کشند و
من تماشایشان می کنم
از : مهدیه لطیفی
- شعر, مهدیه لطیفی
- ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
ادامه مطلب
+
نمی شود دوستت نداشت
لجم هم که بگیرد از دستت
نهایتش این است که
دفتر چه ی خاطراتم
پر از فحش های عاشقانه می شود…
از : مهدیه لطیفی
- شعر, مهدیه لطیفی
- ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
ادامه مطلب
+
هیچ کس نخواهد دانست که روی سخن من با که بوده است
با خداوند خویش که چون زنی زیباست
یا با زنی زیبا که خداوندگار زندگی من بوده است !
از : بیژن جلالی
- بیژن جلالی, شعر
- ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
ادامه مطلب
+
شمردن بلد نیستم
دوست داشتن بلدم
و گاهی شده
یکی را دو بار دوست داشته باشم
دو نفر را یک جا!
چه کار می شود کرد؟
دوست داشتن بلدم
شمردن بلد نیستم!…
از : آیدین روشن