به آب بوسه زدی
خنده در شکاف لبت
آب گشت، جاری گشت …
چه میتوانم گفت ؟
دوباره پرسیدم …
_ سکوت _
سکوت درمان نیست .
اگر نهفتن درد التیام واهی بود
لبان خستهی من، قفل آهنین میشد !
از : نصرت رحمانی
- شعر, نصرت رحمانی
- ۰۲ شهریور ۱۳۹۴
ادامه مطلب
+
من خسته نیستم
دیریست خستگیام
تعویض گشته است به درهمشکستگی.
من خسته نیستم
درهمشکستهام
این خود امید بزرگی نیست؟
از : نصرت رحمانی
- شعر, نصرت رحمانی
- ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴
ادامه مطلب
+