امروز :سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲

جان چیست غم و درد و بلا را هدفی

دل چیست درون سینه سوزی و تفی

 

القصه پی شکست ما بسته صفی

مرگ از طرفی و زندگی از طرفی

 

 

 

از : ابوسعید ابوالخیر

 

* در برخی از اشارات این رباعی به مولانا حسین بن باقی یزدی منسوب است

 

از بار گنه شد تن مسکینم پست

یا رب چه شود اگر مرا گیری دست

گر در عملم آنچه ترا شاید نیست

اندر کرمت آنچه مرا باید هست

 

 

از : ابوسعید ابوالخیر

 

 

عصیان خلایق ارچه صحرا صحراست

در پیش عنایت تو یک برگ گیاست

 

هرچند گناه ماست کشتی کشتی

غم نیست که رحمت تو دریا دریاست

 

 

از : ابوسعید ابوالخیر

 

اندر همه دشت خاوران سنگی نیست

کش با من و روزگار من جنگی نیست

 

با لطف و نوازش وصال تو مرا

دردادن صد هزار جان ننگی نیست

 

 

از : ابوسعید ابوالخیر

 

 

از واقعه‌ای تو را خبر خواهم کرد

وآن را به دو حرف مختصر خواهم کرد

با عشق تو در خاک نهان خواهم شد

با مهر تو سر ز خاک بر خواهم کرد

 

 


از : ابوسعید ابوالخیر

 

 

خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی