بهترین چیز
رسیدن به نگاهی است
که از حادثه ی عشق تر است . . .
از : سهراب سپهری
- سهراب سپهری, شعر
- ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
ادامه مطلب
+
هیچ کس با من نیست
مانده ام تا به چه اندیشه کنم
مانده ام در قفس تنهایی
در قفس می خوانم
چه غریبانه شبی است
شب تنهایی من . . .
از : سهراب سپهری
- سهراب سپهری, شعر
- ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
ادامه مطلب
+
رفته بودم سر حوض
تا ببینم شاید عکس تنهایی خود را در آب
آب درحوض نبود
ماهیان می گفتند
هیچ تقصیر درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود
پسر روشن آب لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید آمد او را به هوا برد که برد
به درک راه نبردیم به کسیژن آب
برق از پولک ما رفت که رفت
ولی آن نور درشت
عکس آن میخک قرمز در آب
که اگر باد می آمد دل او پشت چین های تغافل می زد
چشم ما بود
روزنی بود به اقرار بهشت
تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی همت کن
و بگو ماهی ها حوضشان بی آب است
باد می رفت به سر وقت چنار
من به سر وقت خدا می رفتم
از : سهراب سپهری
- سهراب سپهری, شعر
- ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
ادامه مطلب
+