پیش نوشت :
ــ ترانه یی که برگردان فارسی آن را می بینید یکی از مشهورترین ترانه های سیاهان ِ آمریکاست (ترجمه شده حدود سال ۱۳۳۰ ) :
سام می لی ِ به جرم هم آغوشی با زن ِ سفیدپوستی لینچ شده است و این نوحه یی است که زن ِ او پی می لی ِ می خواند … این قطعه با دردناک ترین نغمه ی «جاز ِ» اصیل سیاهان همراهی می شود .
اون وخ کشیدنت بیرون.از پستو کشیدنت بیرون
صدتا آدم عربده کشون با بد و بیراه دنبالت .
باید خودت بودی و می دیدی ، سامی سوسکی :
تو خونه روده بُر شده بودم من از زور ِ خنده
از زور خنده
از زور خنده
روده بُر شده بودم من از زور ِ خنده .
کشیدنت رو زمین کشون کشون بردن انداختنت توو یه سُلدونی که درست و حسابی یه زباله دونی بود ، یه موش دونی بود .
منو می گی ؟ همون جور یه ریز می خندیدم
گرچه خدا بی سر و سامون تر از من دختری نیافریده
بی سر و سامون تر
بی سر و سامون تر
بی سر و سامون تر از من دختری نیافریده .
اون وخ اون پیره خر ِ سرخابی ــ کلونتر ــ
از میون ِ میله ها چشم غُره رفت و بت گفت :
«هی ، ننه سگ ! روونه ت می کنن به درک ِ اسفل ! »
چون دلت خواس یه بغل سفید توو خودش بچلوندت
یه بغل سفید
یه بغل سفید
یه بغل سفید توو خودش بچلوندت .
بغل ِ سفید برات گروون تموم شد سامی سوسکی.
چون که قیمتشو نه با پول
که با دل ِ من و جون خودت دادی سامی سوسکی .
قیمت ِ چشیدن ِ اون عسل ِ سرخ و سفید و
عسل سرخ و سفید و
عسل سرخ و سفید و
قیمت چشیدن اون عسل سرخ و سفید و .
آخ ! منو از این نومیدی سیاه بکش بیرون !
منو از چنگ ِ من ِ بیچاره ام بکش بیرون !
یه پیرهن ِ گُلی برام بیار که تنم کنم .
این بلاها حقت بود سرت بیاد !
حقت بود
حقت بود
این بلاها حقت بود سرت بیاد !
توو مدرسه ، یه بند
دور و وَر ِ خوشگلا می پلکیدی.
تو نمی تونستی یه سیاه باقی بمونی،
یه بند نگات دنبال پوستای سفید بود :
« زنای سیاه ، لایق ِ ریش ِ گدا گشنه ها ! »
یه بند نگات دنبال پوستای سفید بود :
« زنای سیاه ، لایق ِ ریش ِ گدا گشنه ها ! »
توو کله ات مدام
فکر سفیدا رو داشتی و
توو رختخواب سیات من ِ سیاهو ،
همیشه ، همیشه ی خدا تن ِ منو تشنه میذاشتی
همیشه ، همیشه ی خدا مرگتو آرزو می کردم .
همیشه ، همیشه ی خدا تن ِ منو تشنه میذاشتی
همیشه ، همیشه ی خدا مرگتو آرزو می کردم .
جلو چشممی : می بینمتون که بیرونای شهرین .
ماه محقق چشم خیره ی یه جغده .
توو شب ِ خوش که مثه بال ِ سوسک سیاه بود
آتیش از دلت زبونه می کشید
زبونه می کشید
زبونه می کشید
آتیش از دلت زبونه می کشید .
بگو ببینم : یارو مث شیر سفید بود ، مگه نه ؟
پشت ِ اتول ِ بیوکش سَتّ و سیر از اون پیاله ها خوردی
اون وخ یارو یه هو از خواب ِ خوش پروندت .
پشت ِ اتول ِ بیوکش سَتّ و سیر از اون پیاله ها خوردی
اون وخ یارو یه هو از خواب ِ خوش پروندت !
این جوری که ، خیلی خونسرد به ات گفت :
«ــ کاکا ! منو زور زورکی کشوندی توو تله !
] خوب دیگه : وقتش بود که یاد ِ ناموسش بیفته ! [
« زور زورکی ، کاکا ! … حالا میگی چه آشی واسه ت می پزم ؟
چه آشی
چه آشی
حالا میگی چه آشی واسه ت می پزم ؟ »
« میون ِ سفیدای شهر قضیه رو هوار می کشم
همچین که جیگر ِ همه شون برام کباب شه .
تو امشب تن ِ منو گرفتی
فردام من جونتو می گیرم کاکا پسر !
می گیرم
می گیرم
فردام من جونتو می گیرم کاکا پسر ! »
درسته که دل منو خنک کرد ، سامی ، اما همین کارم کرد ، همین کارم کرد !
واسه همین بود که ریختن از زندون بیرونت کشیدن
بُردن بستنت به یه درخت و ، سرتا پاتو قیر مالیدن و
ناله ت که بلند شد قهقه سون هوا رفت .
هوا رفت
هوا رفت
ناله که بلند شد قهقه شون هوا رفت .
منم این جا توو خونه قهقه م هوا رفته بود
اون قدر خندیدم که نزدیک بود بترکم .
با اون قاقای لذیذی که دلتو برده بود شکمی از عزا درآوردی
اما توُونشم دادی داداش !
دادی
دادی
اما توُونشم دادی داداش !
تقاص ِ اون دَلِگی رو ازت کشیدن سامی سوسکی
اما نه با پول
با دل من و جون ِ خودت تقاصشو دادی سامی سوسکی .
تقاص ِ لیس کشیدن ِ اون عسل سرخ و سفید و
عسل سرخ و سفید و
عسل سرخ و سفید و
تقاص ِ لیس کشیدن ِ اون عسل سرخ و سفید و.
آخ خ ! منو از این نومیدی سیاه بکش بیرون !
آخ خ ! منو از چنگ ِ من ِ بیچاره ام بکش بیرون !
آخ خ ! یه پیرهن گُلی بیار که تنم کنم ،
این بلاها حقت بود که سرت بیاد !
حقت بود
حقت بود
این بلاها حقت بود که سرت بیاد !
از : …
ترجمه از : احمد شاملو