امروز :پنج شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

۴۲۶

 

این همه حسود بودم و نمی دانستم

به نسیمی که از کنارت

موذیانه می گذرد

به چشم های آشنا و پر آزار ٬

که بی حیا نگاهت می کند

به آفتابی که فقط تلاش گرم کردن تو را دارد ٬

حسادت می کنم …..

من آنقدر عاشقم

که به طبیعت بد بینم

طبیعت پر از نفس های آدمی است ٬

که مرا وادار می کند حسادت کنم

به تنهایی ام

به جهان

به خاطره ای دور از تو ….

 

 

از : مسعود کیمیایی

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی