من اگر مستم اگر هشیارم
بنده چشم خوش آن یارم
بی خیال رخ آن جان جهان
از خود و جان و جهان بیزارم
بنده صورت آنم که ازو
روز و شب در گل و در گلزارم
بت من گفت منم جان بتان
گفتم این است بتا اقرارم
گفتمش هر چه بسوزی تو زمن
دود عشق تو بود آثارم
از : مولانا