امروز :جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
شعر

۰۱۸

 

من بانوی تاجدار عشقم را

که در قصرِ غصه و سوسن سـُـکنا دارد ،

شبانه به کوچه های سرگردانیم دعوت می کنم !

بانوی عشق من ،

با تاج ِ سوسنش

پابرهنه و گرسنه

به کوچه های سرگردانی من می آید !

آخرین بار

او را به جایی بردم ،

تا به وضوح ببیند

اژدهای هزار چشمی را

که بر پیچک ِ هزار پیچ شاخک هایش ،

گنجشکی تنها

گل سرخی را

در آواز پیوسته صدا می زد !

 

 

از : حسین پناهی

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی