تبلیغات:
امروز :جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
چشمی اگر به سیب و به حوا نداشتم
آدم نبودم و غم دنیا نداشتم
حالا تو را ندارم و امید مانده است
ای کاش امید داشتنت را نداشتم
با بی کسی گرفته ام انس و کسی دگر
یادم نمانده داشته ام یا نداشتم
ای سرزمین سوخته مانند مهر تو
در آسمان هیچ دلی جا نداشتم
دنیا، بهشت یا چه بگویم چه بوده است
چیزی که هیچ وقت من آن را نداشتم
از : نوید آمال
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه
- محبوبترين
- اتفاقی
- نظرات
-
۱۷۷۹
روز میلاد من است آمدهام دست کشم به سر ...10940 بازدید - ۲ ديدگاه - ۱۸۷۶
آنقدر غرق شد درون خودش، ساعت انتظار یادش ...10151 بازدید - ۳ ديدگاه - کانون ادبی زمستان
کانون ادبی زمستان تقدیم می کند: جلسه نقد و ...8432 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۷۶۳
چه استراحت خوبی است در جوار خودم خودم برای ...8144 بازدید - ۱۲ ديدگاه
کانون ادبی زمستان- ۱۳۳۰
من مدتی است ابر بهارم برای تو باید ولم ...1143 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۷۷۱
آنگاه خورشید سرد شد و برکت از زمین ها رفت سبزه ...3243 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۴۷
هی فلانی زندگی شاید همین باشد یک فریب ساده و ...1231 بازدید - بدون ديدگاه - ۱۸۴۷
چمدونی که می خواد بغضشو بیرون بریزه کفشایی که ...1283 بازدید - ۲ ديدگاه
تبليغات
