امروز :پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۱۷۶۱

ابری خبر کن قاصد باران ، پرستو جان !

عطری بیفشان بر حیاط خانه ، شب بو جان !

 

من میهمان دارم مبادا خاک برخیزد

حالا که وقت آبرو داری ست جارو جان !

 

این قدر بی تابی نکن پیراهن نازم !

هی روی پیشانی نیا با شیطنت ، مو جان !

 

وقتی تو می آیی در و دیوار می رقصند

انگار چیزی خورده باشد خانه بانو جان !

 

عاشق شدن را داشتم از یاد می بردم

این شیر را بیدار کردی بچه آهو جان !

 

در چشم هایت شیشه ی عمر مرا داری

وقتی که می بندیش دیگر مُرده ام … کو جان ؟

 

 

از: مهدی فرجی

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی