ابری خبر کن قاصد باران ، پرستو جان !
عطری بیفشان بر حیاط خانه ، شب بو جان !
من میهمان دارم مبادا خاک برخیزد
حالا که وقت آبرو داری ست جارو جان !
این قدر بی تابی نکن پیراهن نازم !
هی روی پیشانی نیا با شیطنت ، مو جان !
وقتی تو می آیی در و دیوار می رقصند
انگار چیزی خورده باشد خانه بانو جان !
عاشق شدن را داشتم از یاد می بردم
این شیر را بیدار کردی بچه آهو جان !
در چشم هایت شیشه ی عمر مرا داری
وقتی که می بندیش دیگر مُرده ام … کو جان ؟
از: مهدی فرجی