امروز :پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
مقاله ادبی

اندرباب ملاک انتخاب مجموعه شعر

(قسمت اول)

لیلا کردبچه – در شرایطی‌ که سالانه تعداد انبوهی مجموعه شعر به بازار کتاب اضافه می‌شود، در شرایطی‌ که هر هفته در فضای مجازی، تعداد بسیاری از شاعران خبر از انتشار کتاب تازۀ خود می‌دهند، در شرایطی‌ که با ترافیک جلسات نقد و رونمایی مجموعه شعر ها مواجهیم، و در شرایطی‌که کتاب به‌ عنوان یک کالای فرهنگی، شبیه به یک کالای کاملاً غیرفرهنگی، به بدترین شکلِ ممکن تبلیغ می‌شود، تکلیف مخاطب سردرگم میان این انبوهی از کالاهای تولیدی را چه‌کسی روشن خواهد کرد؟ چه‌کسی صلاحیّت معرفی اثر خوب را به او خواهد داشت؟ و اگر آن مخاطب بخواهد به سلیقۀ دیگران اعتماد نکند و خودش یک‌تنه وارد میدانِ انتخاب بشود، آیا گذشته از مسألۀ مهم خالی‌ بودنِ جیب در اغلب مواقع، وقتش اجازه می‌دهد همۀ آثار منتشرشده را تهیه و مطالعه کند؟ یقیناً مخاطبان برای صرفه‌جویی در وقت و هزینۀ خود، دنبال راهکارهایی برای رسیدن به مجموعه شعر خوب هستند. امّا چه راهکارهایی؟
برخی از مخاطبان، صفحات مجازی را رصد می‌کنند تا در جریان تازه‌های نشر و احتمالاً بهترین‌های نشر قرار بگیرند. امّا آیا گردانندگان اغلب صفحات مجازی، افرادی غیر از صاحبان آثارند؟ و طبیعی است که هر شاعری وقتی اثرش را معرفی می‌کند، نگوید شعر من بد است. مسأله‌ای هم که متأسفانه در چندسال اخیر خیلی باب شده و اعتماد مخاطبان به فضای مجازی را تا حدّ زیادی از بین برده، تبلیغات زنجیره‌ای است؛ به این معنی‌ که تعدادی از شاعران، مثلاً چهارنفر باهم ائتلاف کرده و طیِ یک دورۀ زمانی، هریک از آن‌ها، مجموعه شعر سه‌ نفرِ دیگر را در صفحه‌اش معرفی می‌کند و طبیعی است که مخاطب وقتی تبلیغ کتاب نفر اول را در صفحۀ نفر دوم، و تبلیغ کتاب نفر دوم را در صفحۀ نفر اوّل می‌بیند، می‌فهمد قضیه چیست! مخاطبِ کتابخوان این جامعه است، بچه که نیست که بشود با این چیزها فریبش داد. از طرفی دیگر، برخی تجربیات در این عرصه، مخاطب را به‌شدت به این فضا بدبین کرده است. مخاطبانی بوده‌اند که با معرفی کتاب شاعر در صفحۀ همان شاعر که اتفاقاً صفحۀ پروپیمانی هم داشته، به غرفۀ محل عرضۀ مجموعۀ آن شاعر مراجعه کرده، شاعر را دیده و کتاب را پسندیده‌اند و امضاء هم گرفته‌اند. امّا در فاصلۀ چندمتریِ شاعر تا صندوق، از آنجایی‌که وقت طلاست، چندصفحه‌ای از کتاب را خوانده، و درنهایت به‌طور پنهانی، کتاب امضاشده را گذاشته‌اند کنار صندوق و گریخته‌اند! و از آن پس به دوستانشان گفته‌اند که گول این تبلیغات مجازی و این صفحه‌های پر از لایک و فالوئر را نخورید!
برخی دیگر از مخاطبان، نقدهای مطبوعاتی را رصد می‌کنند. اوضاع رصدکردنِ نقدهای مطبوعاتی برای پیداکردن مجموعه شعر خوب، به‌ مراتب بهتر از رصدکردن فضای مجازی بود، تا اینکه سروکلۀ رفقای ائتلاف‌چی پیدا شد. نفر اول روی کتاب نفر دوم، نفر دوم روی کتاب نفر سوم، نفر سوم روی کتاب نفر چهارم، و نفر چهارم روی کتاب نفر اول نقد نوشت، و دستِ برقضا همه از کتاب‌های هم تعریف کردند و معلوم شد که این چهارنفر، آمده‌اند که ادبیات را زیرورو کنند. امّا از آنجایی‌که مخاطب امروز، مخاطب باهوشی است، این شیوه هم خیلی زود لو رفت. شگرد دیگرِ شاعران و منتقدان در این زمینه، پول‌دادن و پول‌گرفتن بود که ناگفته پیداست که نتیجۀ آن، نقدهای بسیار مثبت و تحسین‌آمیز است. نقدهای رفاقتی هم که دیگر جای خود دارد. کافی است شاعری در نشریه‌ای، دوست و آشنایی داشته باشد، تا تعدادی از کلماتِ یکی از صفحه‌های آن روزنامه به مجموعه شعر او اختصاص پیدا کند. پس اعتماد کامل به نقدهای مطبوعاتی هم تاحدودی از بین رفت، اگرچه هنوز خواندن نقدهای مطبوعاتی، یکی از شیوه‌های قابل‌اعتماد برای انتخاب مجموعه شعر است.
برخی دیگر از مخاطبان هم… ادامه دارد…

 

منبع: روزنامۀ قدس/ شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی