امروز :سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۱۰۴۵

 

گیسو حنایی من

ای چشمهایت فریاد

و بازوانت گردباد

آه ای بنفشه گیسو

بگذار تا بنفشه بروید

از بطن سرد خاک

بگذار تا بنفشه تو باشی

از خاک من برویی

بگذار تا حضور تو را بشنوم

از بطن سرخ زادن

در لحظه وار سبز شکفتن

بگذار تا نگاه تو ناگاه

ویران کند سکوت سترون را .

 

 

 

از : محمود مشرفی تهرانی (م.آزاد)

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی