امروز :شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

۱۳۰۴

 

زرد و نیلی و بنفش
سبز و آبی و کبود
با بنفشه ها نشسته ام ،
سالهای سال،
صیحهای زود .
در کنار چشمه ی سحر
سر نهاده روی شانه های یکدگر،
گیسوان خیس شان به دست باد ،
چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم ،
رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم
می ترواد از سکوت دلپذیرشان ،
بهترین ترانه ،
بهترین سرود !
مخمل نگاه این بنفشه ها ،
می برد مرا سبک تر از نسیم ،
از بنفشه زار باغچه ،
تا بنفشه زار چشم تو که رسته در کنار هم،
زرد و نیلی و بنفش،
سبز و آبی و کبود ،
با همان سکوت شرمگین ،
با همان ترانه ها و عطرها ،
بهترین ِ هر چه بود و هست ،
بهترین ِ هر چه هست و بود !
در بنفشه زار چشم تو
من ز بهترین بهشت ها گذشته ام
من به بهترین بهار ها رسیده ام .
ای غم تو همزبان بهترین ِ دقایق ِ حیات ِ من !
لحظه های هستی من از تو پر شده ست
آه !
در تمام روز ،
در تمام شب ،
در تمام هفته ،
در تمام ماه ،
در فضای خانه، کوچه  ،راه
در هوا زمین ،درخت ، سبزه ، آب ،
در خطوط درهم کتاب ،
در دیار نیلگون خواب !
ای جدایی تو بهترین بهانه گریستن!
بی تو من به اوج حسرتی نگفتنی رسیده ام
ای نوازش تو بهترین امید زیستن !
در کنار تو
من ز اوج لذتی نگفتنی گذشته ام
در بنفشه زار چشم تو
برگهای زرد و نیلی و بنفش ،
عطرهای سبز و آبی و کبود،
نغمه های ناشنیده ساز می کنند ،
بهتر از تمام نغمه ها و سازها !
روی مخمل لطیف گونه هات ،
غنچه های رنگ رنگ ناز ،
برگهای تازه تازه باز می کنند ،
بهتر از تمام رنگ ها و رازها !
خوب ِ خوب ِ نازنین من !
نام تو مرا همیشه مست می کند ،
بهتر از شراب ،
بهتر از تمام شعرهای ناب !
نام تو ، اگر چه بهترین سرود زندگی است
من تو را

به خلوت خدایی خیال خود :

بهترین ِ بهترین ِ من خطاب میکنم
ــ بهترین بهترین من ــ !

 

 

از : فریدون مشیری

 

 

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی