امروز :جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۱۱۰۷

 

ای که برداشتی از شانه ی موری باری

بهتر آن بود که دست از سر ِ من برداری

 

ظاهر آراسته ام در هوس وصل ، ولی

من پریشان تر از آنم که تو می پنداری

 

هر چه می خواهمت از یاد برم ممکن نیست

من تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری

 

موجم و جرأت ِ پیش آمدنم نیست ، مگر

به دل سنگ تو از من نرسد آزاری

 

بی سبب نیست که پنهان شده ای پشت غبار

تو هم ای آیینه از دیدن ِ من بیزاری ؟!

 

 

از : فاضل نظری

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی