کسی کنار فکر من عبور میکند فقط
و این کتاب بسته را مرور میکند فقط
نمیتند به ریشهی همیشهی نگاه من
نمیرود که دم به دم ظهور میکند فقط
خدای من چه میشود اگر دوباره زندگی
هم او که راه میرود و دور میکند فقط
کمی مرا کنار بیدقیقهای رها کند
دقیقهای که زنده را به گور میکند فقط
دلم گرفته از تن و به گوشهای نشستهام
که پرده را به رنگ گام شور میکند فقط
فقط منم و اسکله و این شب سیاهتر
که ماهی زلال را به تور میکند فقط
چقدر مانده تا به انتهای ماجرا
چقدر مانده از کسی که دور میکند فقط
از : غلامحسین پرتابیان