امروز :جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
شعر

۴۹۰

 

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد

 و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

 دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس

 سند عشق، به امضاء شدنش می ارزد

  گر چه من تجربه ای از نرسیدن ها یم

 کوشش رود به دریا شدنش می ارزد

 کیستم؟ باز همان آتش سردی که هنوز

 حتم دارد که به اِحیا شدنش می ارزد

 با دو دستِ تو فرو ریختنِ دم به دمم

 به همان لحظۀ برپا شدنش می ارزد

 دل من در سبدی، عشق به نیل تو سپرد

 نگهش دار، به موسی شدنش می ارزد

 سالها … گر چه در پیله بمانَد غزلم

 صبرِ این کرم به زیبا شدنش می ارزد

 

 

از : علی اصغر داوری

FacebookTwitterLinkedIn
دیدگاه ها
تعداد دیدگاه ها : بدون دیدگاه






خبرنامه سایت

تبليغات

لیست شاعران

منو اصلی